تا خدایی می کنی

واپسین دقایق آخرین روز هفته ... در پس تمام سعی بهتر بودن و در پناه لحظه های آرامش عاشقانه ام ... خدایم باز تو را می خوانم ....

من مومنم که تو در هر آنچه آفریده ای دقیق ترین رفتارها را قرار داده ای

در دل هر نیازی  قشنگ ترین شیوه برآورده شدنش را خلق کرده ای

تو دنیایت را به پاسخ خوبی ها ، آرام و گرم و برخوردار و به پاسخ ناخوبی های ما بی تفاوت و سرد و غمین قراداده ای .... و انسان را مختار کرده ای تا هر آنچه می خواهد برگزیند

مهربان آفریدگارا ... تو برای آدمی عشق آفریده ای

تا دوست بدارد و هر لحظه زندگانی اش بزرگ و خواستنی باشد .... با هرچه باشد ...

حکیم پروردگارم .... چشمانی می خواهم تا ارتباط ظریف آفریده هایت را ببینم و خردی که آنها را درک کنم و توانی که برای آمدن لحظه درستی هرچیز – برای کم نکردن دقت و حکمت آنچه برایم مقدر کرده ای – صبور باشم.

بی نیاز من ... از تو سلیقه ای می خواهم تا تمام نیازم را به راهی که به زیبایی برایش گذاشته ای برطرف کنم و در هرچه هست با عطر حضور تو ، عاشقانه و امیدوارانه بپویم.

خوب خدایم .... یاری ام کن تا به راه خوبی ها و پاکی ها باشم تا پاسخ خوبی ات را ببینم و درنهایت هرچیز خواسته تو را بفهمم ، درک کنم و بدان راضی باشم.

خدای عاشق من .... تو مرا عشق داده ای ... فرشته ای بخشیده ای از جنس خدایی ات ... پروردگارم قلبم را به تپش واداشته ای و لحظه هایم را رنگ آرامش یکتایی پاشیده ای هر نفس را برایم عزیز کرده ای و هر عزمی را در توانم امکان داده ای  

دانای من .... تا همیشه کنار ما باش ... تا ابد ... تا خدایی می کنی ...  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد